برای خودم نوشتم شما هم بخونید

یادداشتهای سرگردان. خودمه میخوای بخون نظر بده وگرنه بازم بخون اگرنظر نمیخوای بدی عیب نداره بازم بیا

برای خودم نوشتم شما هم بخونید

یادداشتهای سرگردان. خودمه میخوای بخون نظر بده وگرنه بازم بخون اگرنظر نمیخوای بدی عیب نداره بازم بیا

کمکم کن

  همیشه میگفتی من نمیدونم چرا اینطور هوای منو داره  آخه من که کاری نکردم لیاقتشو داشته باشم    مگه من چکار کردم.؟

میگفتی آدم نباید به امید جهنم وبهشتش کاری کنه .باید از روی عشقش باشه.

ولی اما این روزها باید تازه کاری کنی که از تو جهنمش بیای بیرون چه برسه به بهشتش وچه برسه به عشقش.

کی بودی کی شدی .کجا این وضع تو مخیله ات میگنجید. 

یه بار ....

نمیدوم شاید چون نداشتی...

ولی اگه بخوای وبخواد میشه .من تنهایی نمیتونم. زورم نمیرسه .

خدایا کمکم کن اونی بشم که دوست دارمو دوست داری من لایق عشقت نبودم ولی حد اقل حرفشو میزدم  اما این روزا اینم نمیتونم بگم. خودت میدونی که حتی آوردن اسمت هم لیاقت میخواد .نظر میخواد اجازه میخواد الان که دارم باهات صحبت میکنم میدونم اجازه دادی .ولی به کمکت بیشتر نیاز دارم میخوام همونی بشم که دوست داری مثل قدیما.....

 خودمو گم کردم .کمکم کن.

نظرات 15 + ارسال نظر
شادی یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:13 ب.ظ http://sokhtanoosakhtan.persianblog.com

ممنونم که کلبه ی تنهاییمو از تنهایی در اوردید با اجازتون من صفحتونو ذخیره کردم تا همشو بخونم امیدوارم که موفق باشید

مهسا یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:44 ب.ظ http://parvazrabekhaterbesp.persianblog.com

سلام
خیلی خوبه که هر وقت از راه اسمون منحرف شدیم سریع بفهمیم و پشیمون بشیم
اون موقع است که در های توبه باز می شه
خدایی که من همیشه دوست دارم خدای گناهکاران صداش کنم خیلی بزرگ تر از این حرفاست و بنده های توبه کنندش رو خیلی دوست داره

پارمیس دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:29 ق.ظ http://apadana2006.blogsky.com

سلام عزیز. خوبین؟خیلی خوشحال شدم از دیدنتون. اول بگم که پستت قشنگ بود. دوم اینکه : معلومه که شما هم تا حالا رفتید خواستگاری ها !!!! (چشمک)
از لطفتون خیلی ممنونم. بازم پیشم بیاید ها. آره آقا مهران فکر کرده بود پسرم!!!! (خنده) چشم خبرتون میکنم. خبر خبر : من فردا شب آپ دیت میکنم.
شاد و موفق باشی عزیز. یا حق.

محمد دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:41 ق.ظ http://www.goalesorkh_01.persianblog.com

سلام ممنون که اومدی داش حسین ما که فراموشت نمیکنیم تازه پیدات کردم ای ادرس وب جدیدمه اگه میشه لینکش کن
http:/www.goalesorkh.blogfa.com

دریا دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:48 ب.ظ http://www.man-o-delam.persianblog.com

منم به لیستت اضافه کن وقتایی که میری پیش خدا و باهاش حرف میزنی

ملیحه سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:14 ق.ظ http://mali27.persianblog.com

رد شدیم :-)

پارمیس سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:10 ب.ظ http://apadana2006.blogsky.com

سلام سلام. خوبین؟ من خیلی کامنت های شما رو دوست دارم به خدا. همیشه خوشحالم میکنه نه اینکه چون تایید میکنید پست هام رو ها نه. واسه خاطر نثرش که با ذوق نوشته میشه جدی میگم. پاسخ کامنت قبلی رو خوندید؟
مرسی که اومدید پیشم بازم از این لطف ها در حقم بکنید.
راستی من تاریخ های زوج ماه اپ دیت میکنم. جمله ی آخر کامنت تون خیلی بانمک بود (خنده). همیشه شاد و سلامت باشید. آرزوی بهترین روز ها رو واستون دارم. یا حق.

ستاره سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:33 ب.ظ http://labkhandi-az-khoda.persianblog.com

سلام.
ممنون از اینکه وبلاگمو خوندی.
ببخشید دیر اومدم.
من یه مدتیه که سرم خیلی شلوغه.
معذرت.
منتظرت هستم.
خوش باشی.

محمد پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:52 ق.ظ http://www.goalesorkh.blogfa.com

سلام حسین جان من اپم با وب جدید منتظرت هستم بای

پارمیس پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:27 ب.ظ http://apadana2006.blogsky.com

سلام سلام. خوبین؟ من آپ دیت کردم. (چشمک گل و خنده)
شاد موفق و سبز باشید. یا علی.

ساحل شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:17 ق.ظ http://sahel-oftadeh.blogsky.com

سلام
احوال شما؟
به به! چه قشنگ با خدا حرف میزنین.
میدونی یه مدت تو چه فکری بودم؟
تو این که درد و دل مادرا با خدا چیه؟
اون وقتا که بچه بودم وقتی بزرگترا دعوام می کردن می رفتم تو کمد لای رختخوابا گریه می کردم
با خودم می گفتم خوش به حال مامان که هیچ وقت دلش برا خدا تنگ نمیشه و گریه نمی کنه............
همیشه آخر گریه هام مامان میومد تو کمد پیدام می کرد و با هم آشتی می کردیم
اون وقتی می گفتم خوش به حال مامان
اما حالا که مامان شدم میگم
خوش به حال بچه ها
چون خدا رو دارند
اما من ...............
..........................
اینا درد و دل یه مامان بود با خدا.
میخواستم بزنم تو سلام خدا. اما انگار قسمت اینجا شد.
التماس دعا

زهرا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:15 ب.ظ http://msvaghasedak.blogfa.com/

سلااااااااااااااااام
خوبی تو؟
من چجوری به تو بگم که از دستت ناراحت نیستم
بابا بیخیال
من یادم نیست ماجرا رو
یه چیزی گگفتی
منم یه چیزی جوابتو دادم
دیگه تموم شد
خدامیگی از تو حرکت از من برکت
خودت باید شروع کنی
یا علی

پارمیس شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:58 ب.ظ http://apadana2006.blogsky.com

سلام عزیز. معلوم هست شما کجایید؟( چشمک) فکر کنم سرتون خیلی شلوغه ها (بازم چشمک).انشاالله که هر جا هستید شاد و خندون باشید. منتظر پست های جدیدتون هستم. من هم آپ دیت کردم. پیشم بیاید ها خوشحال میشم. منتظرم(خنده). در پناه خدای یکتا شاد و سلامت باشید. لبتون همیشه خندون عزیز.

ساحل یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:44 ق.ظ http://sahel-oftadeh.blogsky.com

سلام
یادم رفت بگم تو قسمت نظرات وبم براتون جواب نوشته بودم. خوندینش؟

رقیه نادری سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:27 ق.ظ http://mypoem.blogsky.com

سلام
وقتی ما ۱ قدم به طرف خداوند بر میداریم خدا ۱۰ قدم به طرفمون می یاد
پس خوشحال باشین که مورد لطف خدا قرار گرفتین
خدا بلاعوض دوستتمون داره
توی یه کتاب خوندم نوشته بود
خدایا کمکم کن تا خوشبخت شوم
خداوند فرمود: نعمت از من خوشبخت شدن از تو
پس قدر چیزهایی رو که دارین بدونین
و سعی کنید از طریق اونا به کمال برسین
خدا هم وقتی شوق و ذوق شما رو می بینه
چیزهای بیشتری نشونتون می ده
این ها رو من عملا طی کردم
لطفا اینا رو نصیحت ندونین فقط چند جمله صادقانه
ان شاالله که موفق باشین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد